جامعه شناسی اقتصادی
رضا رحمتی
چکیده
یکی از مهمترین مباحثی که در خصوص توسعه موردتوجه است، توجه به شکلگیری و کارکردهای نهادی است. نهادهای اقتصادی و سیاسی، بهواسطه نقش تعیینکننده بر روی نظامها و خردهنظامهای اقتصادی، میتوانند ترتیبات توسعهای بهوجود آورند. درعینحال، فقدان نهادها، میتوانند زمینههای عدم پویایی و پایایی سیستم را بهوجود ...
بیشتر
یکی از مهمترین مباحثی که در خصوص توسعه موردتوجه است، توجه به شکلگیری و کارکردهای نهادی است. نهادهای اقتصادی و سیاسی، بهواسطه نقش تعیینکننده بر روی نظامها و خردهنظامهای اقتصادی، میتوانند ترتیبات توسعهای بهوجود آورند. درعینحال، فقدان نهادها، میتوانند زمینههای عدم پویایی و پایایی سیستم را بهوجود آورند. نظامهای اقتصادی با منابع بسیار زیاد، درصورتیکه از پتانسیلهای نهادی استفاده نکنند، درگیر بحران در سیستمهای تولید، توزیع و مصرف خواهند شد. مطالعات نهادی جایگاه ویژهای در چند دهه تحقیقات محققان اقتصاد سیاسی داشته است. نهادها سبب شکلگیری اقتصادهای متمایز میشوند بهگونهای که تفاوت بین نتایج در اقتصاد سیاسی را در تفاوت نهادها قلمداد کردهاند. نمونه نروژ، نمونهای موفق در اقتصاد سیاسی محسوب میشود که بر اساس شاخصهای توسعه سیاسی و اقتصادی میتوان برآیند زمینههای نهادی آن را مشاهده کرد. نروژ از سطح بالای غنای منابع ازجمله نفت، انرژی آبی، ماهی، مواد معدنی و جنگلها برخوردار است. بااینحال درنتیجه تفاوتهای عمدهای در شاخصهای توسعهیافتگی با کشورهای دیگری را که از منابع سرشار برخوردار هستند، تجربه میکند. نروژ بهعنوان یکی از دولتهای اصلی اسکاندیناوی، مدل توسعهای بر اساس آموزههای دولت رفاه را دنبال کرده است. سؤالی که بهوجود میآید این است که معمای توسعهیافتگی نروژ علیرغم وجود منابع سرشار شبیه به نفت چیست؟ در پاسخ به این سؤال، با استنباط از رویکرد نهادگرایی در اقتصاد سیاسی، به تأثیر نهادها (خرده نهادها)ی سیاسی بهعنوان بخش مهمی از توسعهیافتگی در نروژ توجه خواهد شد. این فرضیه از این حیث اهمیت دارد که راهکارهای برونرفت از اقتصاد رانتیر و نفتی در ایران در آن نهفته است؛ چراکه تجربه زیست توسعهیافتگی نروژ در نهادسازی نفتی، نهادهای سیاسی، دموکراسی، رفاه اجتماعی و ... میتواند در نهادسازی در ایران موردتحقیق قرار گیرد.