اقتصاد کلان
هادی کشاورز؛ رمضان حسین زاده
چکیده
نوآوری یکی از عوامل اصلی در دستیابی به رشد اقتصادی پایدار است که علاوه بر اثرات مستقیم بر رشد اقتصادی یک کشور یا منطقه میتواند دارای اثرات سرریزی نیز باشد. بر این اساس هدف این مطالعه بررسی اثرات مستقیم و غیرمستقیم (سرریزی) نوآوری بر رشد اقتصادی در کشورهای گروه دیهشت در دوره زمانی 2012-2021 است. شاخص نوآوری در نظر گرفته شده، شاخص ...
بیشتر
نوآوری یکی از عوامل اصلی در دستیابی به رشد اقتصادی پایدار است که علاوه بر اثرات مستقیم بر رشد اقتصادی یک کشور یا منطقه میتواند دارای اثرات سرریزی نیز باشد. بر این اساس هدف این مطالعه بررسی اثرات مستقیم و غیرمستقیم (سرریزی) نوآوری بر رشد اقتصادی در کشورهای گروه دیهشت در دوره زمانی 2012-2021 است. شاخص نوآوری در نظر گرفته شده، شاخص نوآوری جهانی (GII) بوده و برای بررسی اثرات سرریزی نوآوری از مدل اقتصادسنجی دوربین فضایی (SDM) استفاده شده است. همچنین ماتریس وزنی فضایی (W) بین کشورهای موردمطالعه بر اساس وزن تجارت بین کشورها ایجاد شدهاست. نتایج مدل نشان داده است که همه متغیرهای مدل شامل تشکیل سرمایه، نیروی کار، باز بودن تجاری سرمایهگذاری مستقیم خارجی و نوآوری بر رشد اقتصادی کشورها دارای اثرات مستقیم و معنادار بوده است. تشکیل سرمایه و نوآوری بیشترین ضریب اثرگذاری مستقیم را بر رشد اقتصادی کشورها داشتهاند. بررسی اثرات سرریزی (غیرمستقیم) نشان داده است که نوآوری دارای اثرات سرریزی مثبت و معنادار بر رشد اقتصادی کشورها داشته است.
مرضیه اسفندیاری؛ احمد وندکی
چکیده
بنا به آمار نرخ اشتغال استانها، پراکندگی منطقهای قابلتوجهی بین مناطق مختلف وجود دارد. با وجود اینکه امروزه رشد اشتغال مناطق، از جنبههای مختلف بیش از گذشته موردتوجه محققان و سیاستگذاران قرارگرفته است، تحقیقات تجربی اندکی درزمینه ارتباط بین تنوع و تخصص R&D و رشد اشتغال مناطق انجامشده است. ازاینرو این مطالعه به بررسی ...
بیشتر
بنا به آمار نرخ اشتغال استانها، پراکندگی منطقهای قابلتوجهی بین مناطق مختلف وجود دارد. با وجود اینکه امروزه رشد اشتغال مناطق، از جنبههای مختلف بیش از گذشته موردتوجه محققان و سیاستگذاران قرارگرفته است، تحقیقات تجربی اندکی درزمینه ارتباط بین تنوع و تخصص R&D و رشد اشتغال مناطق انجامشده است. ازاینرو این مطالعه به بررسی اثرات فضایی تنوع و تخصص R&D بر رشد اشتغال در استانهای ایران طی سالهای 1384 تا 1394 پرداخته است. برای این منظور ابتدا تنوع و تخصص R&D در استانهای ایران اندازهگیری و سپس با استفاده از مدل اقتصادسنجی فضایی اثرات این شاخصها بر رشد اشتغال در استانهای ایران برآورد شده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که سهم شاغلان بخش خدمات، تخصص و تنوع مرتبط و غیر مرتبط تأثیر مثبت و معناداری بر رشد اشتغال دارد؛ بهطوریکه تأثیر تخصص از تنوع غیر مرتبط بیشتر و اثر تنوع غیر مرتبط بیش از تنوع مرتبط است. در حقیقت یافتههای حاصل از این مطالعه فرضیه جکوبز را برای استانهای ایران تأیید میکند. همچنین رابطه بین تخصص اقتصادی و رشد اشتغال بهصورت U معکوس است، که نشان میدهد با افزایش تخصص R&D رشد اشتغال استانی افزایشیافته ولیکن در سطوح بالاتر، تخصص به کاهش رشد اشتغال میانجامد؛ به طوری که بهرهوری افزایشیافته و جایگزین رشد اشتغال میشود. بهاینترتیب فرضیه مارشال در محدودهای از شاخص تخصص R&D تأیید میشود. محاسبه اثرات مستقیم و غیرمستقیم نشان میدهد که افزایش تخصص R&D در یک منطقه بر رشد اشتغال همان منطقه تأثیر دارد؛ ولی اثر معنیداری بر رشد اشتغال مناطق همجوار ایجاد نمیکند. همچنین افزایش شاخص تنوع غیر مرتبط در هر منطقه منجر به رشد اشتغال همان منطقه میشود؛ اما افزایش شاخص تنوع مرتبط در مناطق همسایگی به کاهش رشد اشتغال منطقه میزبان میانجامد.
محمد رضا اسکندری عطا؛ نادر مهرگان؛ علیرضا پورفرج؛ سعید کریمی پتانلار
چکیده
رشد نامتوازن منطقهای و عوامل اثرگذار بر آن، یکی از مباحث مهم اقتصادی در کشورهای درحالتوسعه محسوب میشود. در پژوهش حاضر پس از بررسی نابرابری منطقهای با توجه به اثرات سرریز در استانها، به ارزیابی تأثیر عوامل محیطی و سیاسی بر آن طی سالهای 1385 تا 1394 پرداختهشده است. اندازهگیری شاخص نابرابری ضریب تغییرات وزنی-جمعیتی (PW-CV)، ...
بیشتر
رشد نامتوازن منطقهای و عوامل اثرگذار بر آن، یکی از مباحث مهم اقتصادی در کشورهای درحالتوسعه محسوب میشود. در پژوهش حاضر پس از بررسی نابرابری منطقهای با توجه به اثرات سرریز در استانها، به ارزیابی تأثیر عوامل محیطی و سیاسی بر آن طی سالهای 1385 تا 1394 پرداختهشده است. اندازهگیری شاخص نابرابری ضریب تغییرات وزنی-جمعیتی (PW-CV)، نشان میدهد که استانهای ایران طی دوره زمانی پژوهش، رشد بسیار نابرابری داشتهاند. نتایج حاصل از برآورد الگوهای رگرسیون خودهمبستگی و جزء خطای فضایی (SARAR) حاکی از وابستگی فضایی شدید در بین استانهاست؛ بهگونهای که شاخص نابرابری هر استان با ضریب تقریبی 45% تحت تأثیر نابرابری اقتصادی استانهای مجاور قرار دارد. در تحلیل عوامل محیطی مؤثر بر نابرابری منطقهای؛ توسعه شهری، منابع آبی و گردشگری رابطه منفی با نابرابری استانها دارد و با افزایش هر یک از این عوامل شاخص نابرابری استانها کاهش خواهد یافت؛ اما استانهای مذهبی و دارای مناطق تجاری تأثیر مثبت بر نابرابری اقتصادی دارند و درنتیجه در این استانها شاخص نابرابری بزرگتر است. نتایج برآورد تأثیر متغیرهای سیاسی بر نابرابری منطقهای نشان میدهد که هرچه استانها تولید ناخالص داخلی بیشتری داشته باشند، شاخص نابرابری بزرگتری خواهند داشت و هرچه اندازه دولت در استانها بزرگتر باشد نابرابری اقتصادی بیشتر خواهد شد. همچنین افزایش سهم هزینههای آموزش از بودجه استانها نابرابری منطقهای را افزایش خواهد داد و استانهایی که تعداد نمایندگان مجلس شورای اسلامی آنها بیشتر است، نابرابری اقتصادی بالاتری دارند.