حجت الله عبدالملکی؛ مریم اولیایی ترشیز
چکیده
چکیده
مطالعات مزیت سنجی منطقه ای، به جهت تحلیل تأثیرات رشد بخشهای مختلف بر رشد و توسعه کلی اقتصاد منطقه- و برآیند این اثرات در سطح ملی و کلان- و نیز جهت دهی سیاستهای حمایتی در مناطق، از مهم ترین اجزای تحقیقاتی در تعیین خط مشیهای کلی، سیاستهای کاربردی و برنامههای عملیاتی توسعه مناطق در یک کشور محسوب می شود. در رابطه با تعیین ...
بیشتر
چکیده
مطالعات مزیت سنجی منطقه ای، به جهت تحلیل تأثیرات رشد بخشهای مختلف بر رشد و توسعه کلی اقتصاد منطقه- و برآیند این اثرات در سطح ملی و کلان- و نیز جهت دهی سیاستهای حمایتی در مناطق، از مهم ترین اجزای تحقیقاتی در تعیین خط مشیهای کلی، سیاستهای کاربردی و برنامههای عملیاتی توسعه مناطق در یک کشور محسوب می شود. در رابطه با تعیین مزیتهای منطقه ای، دو رویکرد وجود دارد: رویکرد اول) شناسایی مزیت ها با لحاظ عوامل کمی و کیفی محیطی (مزیتهای پنهان) و رویکرد دوم) شناسایی مزیت ها براساس سوابق تاریخی رشد بخش ها (مزیتهای آشکار شده). تحقیق حاضر در پاسخ به این دو سوال انجام شده است که: 1- به لحاظ نظری، عوامل و متغیرهای مؤثر در تعیین مزیتهای تولیدی منطقه ای کدامند؟ در این میان تفاوت بین الگوهای تعیین مزیتهای آشکار شده و الگوهای تعیین مزیتهای پنهان در چیست؟ 2- با توجه به مبانی نظری دو الگوی مزیتهای آشکار شده و پنهان و در ارتباط با مورد خاص استانهای منطقه خراسان- خراسانهای شمالی، رضوی و جنوبی- خروجی هریک از دو الگوی فوق در تعیین مزیتهای منطقه ای چیست؟ الگوی ارتباطی نتایج این دو مدل چگونه است؟ به منظور پاسخ دهی به این سوالات ، از روشهای اسنادی و مدل سازی کمی- کاربردی (فرآیند تحلیل سلسله مراتبی و نسبت مکانی) استفاده شده است. نتایج تحقیق، حاکی از عدم تطابق نسبی مزیتهای آشکارشده و پنهان در استانهای منطقه خراسان است. در این خصوص، استان خراسان جنوبی حائز بیشترین سطح تطابق و تناظر است. همچنین در این منطقه به طور کلی در دوره زمانی 1383-86، بیشترین تناسب و تناظر بین بخشهای رشد یافته و بخشهای دارای مزیت واقعی بالاتر بروز یافته است.
کلید واژه ها:مزیت سنجی منطقه ای، مزیتهای آشکار شده، مزیتهای پنهان، مدل اقتصاد پایه، نسبت مکانی، مدلهای تصمیم گیری چندمعیاره (MCDMs).