درحالیکه با تحول اقتصاد به سمت اقتصاد دانشبنیان، نوآوری بهعنوان یک الزام برای مناطق کلان-شهری مطرح است؛ مطالعات نشان میدهد سرمایهگذاری در واحدهای تحقیق و توسعه نمیتواند بهتنهایی افزایش نوآوری را در پی داشته باشد. در چارچوب تئوری مناطق یادگیری این خلأ که اندیشمندان آن را شکاف نوآوری نامیدهاند به کمک ویژگیهای منطقهای بنگاهها پر میشود. این نوشتار در پی مطالعه اثرگذاری ویژگیهای یادگیری منطقهای بنگاهها بر نوآوری آنهاست. روش جمعآوری دادهها در این تحقیق مصاحبه با مدیران بنگاههای صنعتی به کمک پرسشنامه نیمه ساختمند بوده و دادهها به کمک نرمافزار SPSS و با استفاده از رگرسیون چندگانه تحلیل شدهاند. بر مبنی این مطالعه اثر گذاری برخی از متغیرهای یادگیری منطقهای شامل اندازه بنگاهها، رقابت بین بنگاهی، به کارگیری نیروی کار ماهر محلی و زیرساختهای نهادی علمی در نوآوری بنگاههای مورد مطالعه معنی دار شناخته شد و %44 از تغییرات نوآوری بنگاهها نتیجه تغییر در مؤلفههای یادگیری منطقهای آنها (ضریب همبستگی 0.662) محاسبه گردید.