از میانه قرن بیستم تاکنون، انواع روشهای غیرآماری در محاسبه ضرایب داده-ستانده منطقهای (RIOCs) و محاسبه جداول داده-ستانده منطقهای (RIOTs) توسط تحلیلگران اقتصاد داده-ستانده منطقهای معرفی شدهاند. در یک طیف، انواع روشهای سهم مکانی قرار دارند که کانون توجه آنها محاسبه RIOCs است و تراز RIOTs منوط به پذیرش دو پسماند بردار صادرات و بردار ارزشافزوده بخشهای منطقه است. طیف دیگر را روشهای تراز کالایی (CB) و مبادلات تجاری دوطرفه (CHARM) تشکیل میدهند که خاستگاه اصلی آنها، محاسبه RIOTs است که در آن، منظور کردن پسماند ارزشافزوده در تراز RIOTs نقش کلیدی دارد. در این مقاله، برخلاف تعداد معدودی از پژوهشهای انجام گرفته در ایران، نشان داده میشود که بکارگیری روشهای CB و CHARM، ارقام بردار ارزشافزوده در حسابهای منطقهای مرکز آمار ایران را به طور ناخواسته تعدیل میکند. این مشاهده، یک سوأل اساسی را پیشروی نگارندگان مقاله قرار میدهد: چرا بایستی آمارهای رسمی ارزشافزوده بخشها را تعدیل نمود؟ برای برونرفت از این نقیصه و پاسخ به سوأل مطرح شده، روشهای ترکیبی جدید CB-RAS و CHARM-RAS پیشنهاد میگردد. روشهای CB، CHARM، CB-RAS و CHARM-RAS در کنار جدول ملی، منطقهای و حسابهای منطقهای سال 1381 استان گیلان مبنای محاسبه RIOTs استان قرار میگیرند. یافتههای کلی نشان میدهند که نخست، روشهای CB و CHARM، GDP استان را 4/2 درصد کم برآورد میکنند. دامنه تعدیل ارزشافزوده بخشها قابل ملاحظه است به طوریکه بخش صنایع وابسته به کشاورزی، 5/9- درصد و بخش معدن 6/54+ درصد را نشان میدهد. روشهای پیشنهادی این نارسائی را برطرف میکند. دوم، پنج روش آماری MAD، RMSE، TIL، STPE و WAD مبنای سنجش خطاهای آماری بین ماتریسهای ضرایب فزاینده عرضه مستخرج از روشهای ترکیبی CB-RAS و CHARM-RAS با ارقام متناظر واقعی قرار میگیرند. یافتهها نشان میدهد که خطاهای آماری در روش ترکیبی CHARM-RAS به مراتب کمتر از سایر روشها است.