زین العابدین صادقی؛ سید عبدالمجید جلایی؛ مهلا نیک روش
چکیده
در این مطالعه تلاش شده است تا تغییرات مصرف انرژی با استفاده از رویکرد تحلیل تجزیه شاخص و روش میانگین شاخص دیوژیا در سال 1390 برای استانهای ایران بررسی شود[1]. تجزیه مکانی با استفاده از مدل چند منطقهای برای مصرف انرژی انجام شده است. نتایج نشان میدهد در رتبهبندی اثر شدت سیستان و بلوچستان با رتبه 1 کمترین توان صرفهجویی و تهران ...
بیشتر
در این مطالعه تلاش شده است تا تغییرات مصرف انرژی با استفاده از رویکرد تحلیل تجزیه شاخص و روش میانگین شاخص دیوژیا در سال 1390 برای استانهای ایران بررسی شود[1]. تجزیه مکانی با استفاده از مدل چند منطقهای برای مصرف انرژی انجام شده است. نتایج نشان میدهد در رتبهبندی اثر شدت سیستان و بلوچستان با رتبه 1 کمترین توان صرفهجویی و تهران با رتبه 31 بیشترین توان صرفهجویی را دارند. میانگین کشوری اثر شدت358.46 میلیون تن معادل زغالسنگ میباشد. استانهایی که در زیر مقدار میانگین کشوری اثر شدت قرار گرفتهاند توان صرفهجویی بالاتری دارند و مصرف انرژی کمتری دارند. در رتبهبندی اثر ساختار استان کرمان در رتبه 1 و استان خوزستان در رتبه 31 قرار دارد، که به ترتیب دارای کمترین و بیشترین ساختار صنعتی انرژی بری هستند. میانگین کشوری اثر ساختار 77.38- میلیون تن معادل زغالسنگ میباشد که نشان دهنده عملکرد بهینه تعداد کمی از ساختار صنعت استانهاست. در رتبهبندی اثر فعالیت استان تهران با رتبه 1 و استان خراسان جنوبی با رتبه 31 در ابتدا و انتهای لیست رتبهبندی اثر فعالیت قرار گرفتهاند. میانگین کشوری اثر فعالیت 281.07- میلیون تن معادل زغالسنگ است که 11 استان در بالای این مقدار جای گرفتهاند. در اثر شدت ترتیب مناطق[2] بهصورت منطقه پنج، منطقه دو، منطقه سه، منطقه چهار و منطقه یک میباشد. در اثر ساختار ترتیب مناطق بهصورت منطقه دو، منطقه پنج، منطقه یک، منطقه چهار و منطقه سه کشور میباشد و درنهایت اثر فعالیت بهصورت منطقه چهار، منطقه یک، منطقه سه، منطقه پنج و منطقه دو ایران رتبهبندی شده است.
[1] -ز فراوردههای نفت سفید، نفت کوره، نفت گاز، بنزین، گاز طبیعی و برق با هم واحد کردن آنها به عنوان یک سبد انرژی استفاده شده است
[2] -در منطقه بندی استانهای کشور به همجواری، محل جغرافیایی و اشتراکات توجهشده است. این منطقه بندی به شرح زیر است ( وزارت کشور،1393)
منطقه1: تهران، قزوین، مازندران، سمنان، گلستان، البرز، قم
منطقه2: آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی،اردبیل، زنجان،گیلان، کردستان
منطقه3: کرمانشاه، ایلام، لرستان، همدان، مرکزی، خوزستان
منطقه4: اصفهان، فارس، بوشهر، چهارمحال بختیاری، کهگیلویه و بویراحمد، هرمزگان
منطقه5: خراسان رضوی، خراسان جنوبی، خراسان شمالی، کرمان، یزد، سیستان و بلوچستان
عطیه شارکیان؛ دکتر محمدرضا لطفعلی پور
چکیده
یکی از مسائل پیش روی جوامع جهانی در دهه های اخیر، مباحث مربوط به محیط زیست و عوامل تخریب آن است. آلودگی هایی که به تغییرات شدید آب و هوایی و گرم شدن کرۀ زمین منجر شده، نگرانی های زیادی را در سطح منطقه ای و جهانی ایجاد کرده است. از سوی دیگر با وجود محدودیت منابع و ضرورت توسعه در کشورهای کمتر توسعه یافته، توجه به مبحث کارایی به عنوان یک راه ...
بیشتر
یکی از مسائل پیش روی جوامع جهانی در دهه های اخیر، مباحث مربوط به محیط زیست و عوامل تخریب آن است. آلودگی هایی که به تغییرات شدید آب و هوایی و گرم شدن کرۀ زمین منجر شده، نگرانی های زیادی را در سطح منطقه ای و جهانی ایجاد کرده است. از سوی دیگر با وجود محدودیت منابع و ضرورت توسعه در کشورهای کمتر توسعه یافته، توجه به مبحث کارایی به عنوان یک راه حل در حوزۀ بحران های زیست محیطی، اهمیت خود را نمایان میسازد. نظر به اهمیت مسائل زیست محیطی در کنار مباحث مربوط به رشد و توسعۀ اقتصادی، در تحقیق حاضر سعی شده است از بُعد کارایی انرژی، به این مهم پرداخته شود. به این منظور در این پژوهش، اثر متغیرهای شدت انرژی (به عنوان یکی از شاخص های رایج کارایی انرژی)، جمعیت، ثروت (درآمد سرانه) و مصرف انرژی بر انتشار دی-اکسیدکربن (به عنوان شاخص کیفیت محیط زیست) به روش داده های تابلویی طی دوره 1996-2010 مورد بررسی قرار گرفت. آزمون های مربوط به اثرات فرد و زمان و نیز آزمون هاسمن وجود یک الگوی اثرات تصادفی یک جانبه را برای انتشار دی اکسیدکربن در کشورهای مورد بررسی تأیید کرد. نتایج تحقیق نشان می دهد جمعیت، ثروت، مصرف انرژی و شدت انرژی، همگی اثری مثبت و معنی دار بر انتشار دی اکسیدکربن دارند. هم چنین ضریب بالای متغیر اصلی مورد بررسی (شدت انرژی) میزان اهمیت توجه به کارایی انرژی در حوزۀ محیط زیست را تأیید می کند.