میرقاسم بنی هاشمی
چکیده
مختصات ژئوپلیتیکی، ویژگیهای متمایز اقلیمی و فرهنگی، روندهای متفاوت توسعه و محیط امنیتی متفاوت باعث شده تا استانهای کشور و بهطور خاص آذربایجان شرقی به لحاظ شاخصهای توسعهیافتگی و روندهای محیطی با مسائل متمایزی مواجه باشند. بر این مبنا هدف اصلی این پژوهش، شناسایی مهمترین مسائل توسعه استان و نیز تحلیل شبکهای و نسبت سنجی ...
بیشتر
مختصات ژئوپلیتیکی، ویژگیهای متمایز اقلیمی و فرهنگی، روندهای متفاوت توسعه و محیط امنیتی متفاوت باعث شده تا استانهای کشور و بهطور خاص آذربایجان شرقی به لحاظ شاخصهای توسعهیافتگی و روندهای محیطی با مسائل متمایزی مواجه باشند. بر این مبنا هدف اصلی این پژوهش، شناسایی مهمترین مسائل توسعه استان و نیز تحلیل شبکهای و نسبت سنجی بین مسائل به لحاظ تأثیرگذاری و تأثیرپذیری و نهایتاً دستیابی به مسائل کلیدی (بهعنوان موانع اصلی پیشرفت و توسعه استان) است. در این چارچوب به لحاظ روششناختی علاوه بر بررسی اسنادی موضوع، تحلیل کیفی و مصاحبه عمیق با 65 نفر از مدیران و نخبگان ارشد استان در چهار طیف سازمانهای دولتی و بخش خصوصی، نهادهای عمومی و نخبگان دانشگاهی و فعالان مدنی مبنا قرارگرفته و از تکنیک تحلیلی «ماتریس تأثیر متقابل» و نیز دو نرمافزار یوسینت (UCINET) و Micmac)) و روش تجزیهوتحلیل ساختاری یا شبکهای برای شناسایی الگوی روابط مؤلفههای کلیدی مؤثر بر توسعه و پیشرفت استان استفاده شده است. یافتههای پژوهش در محور تأثیرگذاری ـ تأثیرپذیری مسائل و بر مبنای ماتریس 39*39، به ترتیب در چند طیف؛ متغیرهای تأثیرپذیر، متغیرهای تأثیرگذار، متغیرهای دو وجهی، متغیرهای میانجی و نهایتاً متغیرهای کلیدی مفهومبندی گردیده و در چارچوب تحلیل شبکهای، عوامل کلیدی مؤثر بر توسعه استان به لحاظ میزان تأثیرگذاری بهاینترتیب شناسایی شدند: 1) ساختار متمرکز اداری و اختیارات محدود منطقهای، 2) اقتصاد دولتی و رانتی، 3) غفلت از ظرفیتها و فرصتهای ژئوپلیتیکی استان، 4) رویکرد امنیتی مرکز به آذربایجان، 5) بیتوجهی دولت به سرمایهگذاریهای زیرساختی، 6) تحریمها و بحران اقتصادی کشور، 7) چند پارچگی نظام مدیریتی استان و شهرستان، 8) توسعه نامتوازن و نابرابر درون استانی، 9) انسداد در گردش نخبگان، مدیران و فقدان احزاب مستقل، 10) فساد و تخلفات مالی و مدیریتی کارگزاران استان.