حمید سپهردوست؛ سید احسان حسینی دوست؛ مریم بیاتانی؛ مرضیه رسولی
چکیده
چکیده
پدیده اقتصادی فقر ناشی از نابرابری درآمدی یا همان فقر درآمدی، از چالشهای مهم کشورهای درحالتوسعه است؛ بهطوریکه از عمدهترین اهداف اقتصادی این کشورها، اجرای سیاستهای کاهش فقر و تعدیل توزیع درآمد و ثروت بین اقشار مختلف جامعه است. ازجمله سیاستهای مالی دولت، توجه به ساختار مالیاتی کارا و جهتدهی منابع درآمدی دولت ...
بیشتر
چکیده
پدیده اقتصادی فقر ناشی از نابرابری درآمدی یا همان فقر درآمدی، از چالشهای مهم کشورهای درحالتوسعه است؛ بهطوریکه از عمدهترین اهداف اقتصادی این کشورها، اجرای سیاستهای کاهش فقر و تعدیل توزیع درآمد و ثروت بین اقشار مختلف جامعه است. ازجمله سیاستهای مالی دولت، توجه به ساختار مالیاتی کارا و جهتدهی منابع درآمدی دولت به سمت دریافتهای مناسب و پایدار انواع مالیاتهاست. چنانچه کاهش نابرابری در توزیع درآمد را یکی از اهداف مهم سیاستگذاران اقتصادی بدانیم، اتخاذ سیاستهای مالیاتی و تأکید بر وصول انواع مالیاتها بهعنوان یک منبع درآمدی پایدار، مهمترین ابزار تعدیلکننده توزیع برابرتر درآمد برای دولت محسوب میگردد. هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر ساختار مالیاتی و اجزای آن بر وضعیت نابرابری درآمدی در کشورهای درحالتوسعه است. برای این منظور از دادههای اقتصادی کشورهای منتخب خاورمیانه و شمال آفریقا (MENA)، طی دوره زمانی 2018- 2005 و روش GLS جهت تخمین الگوی پژوهش استفاده شد. الگوی پژوهش در این مطالعه، شامل متغیر ساختار مالیاتی به تفکیک انواع درآمدهای مالیاتی، یعنی مالیات بر شرکتها، مالیات بر کالاها و خدمات، مالیات بر درآمد اشخاص و سایر متغیرهای کلان اقتصادی تأثیرگذار بر شاخص توزیع درآمد شامل درآمد سرانه، آموزش، بیکاری و تورم است. نتایج حاصل از تخمین مدل و برآورد ضرایب نشان داد؛ مالیات بر کالاها و خدمات، اثر منفی و معنیدار بر وضعیت توزیع درآمد در کشورهای مورد مطالعه دارد؛ درحالیکه وضع انواع مالیاتهای مستقیم بر درآمد که در آن ویژگی قابلیت انتقال بار مالیاتی از قشر تولیدکننده به مصرفکننده ضعیفتر است، منجر به کاهش نابرابری درآمدی و بالطبع کاهش فقر میشود.
علی طهمورث پور؛ مهدی بهنامه؛ محمود هوشمند؛ حسن تحصیلی
چکیده
چکیده
بررسی علمی و تجربی انجام شده حاکی از این هستند که کشورهایی با سیستم مالی بهتر و پیشرفته رشد اقتصادی سریع و پایدارتری در بلند مدت دارند. به همین دلیل بررسی رابطه بین بیمه و رشد اقتصادی دارای اهمیت بهسزایی است. لذا این مقاله به دنبال بررسی رابطه علّی بین رشد اقتصادی و رشد بیمههای زندگی در کشورهای منطقه منا در سالهای ۱۹۹۴-۲۰۱۷ ...
بیشتر
چکیده
بررسی علمی و تجربی انجام شده حاکی از این هستند که کشورهایی با سیستم مالی بهتر و پیشرفته رشد اقتصادی سریع و پایدارتری در بلند مدت دارند. به همین دلیل بررسی رابطه بین بیمه و رشد اقتصادی دارای اهمیت بهسزایی است. لذا این مقاله به دنبال بررسی رابطه علّی بین رشد اقتصادی و رشد بیمههای زندگی در کشورهای منطقه منا در سالهای ۱۹۹۴-۲۰۱۷ میباشد. با توجه به هدف اصلی پژوهش حاضر یعنی «ارزیابی ارتباط علّی بین رشد اقتصادی و رشد بیمه زندگی و میزان اثرگذاری آنها»، ابتدا برای بررسی جهت علیت بین رشد فعالیتهای بیمه زندگی و رشد اقتصادی از مدل علیت دمترسکو و هرلین(DH) برای دادههای ترکیبی استفاده شده است که نتایج بهدست آمده حاکی از تأثیر دوطرفه رشد اقتصادی و رشد صنعت بیمه است؛ بنابراین جهت تعیین میزان اثرگذاری از الگوی معادلات همزمان استفاده گردید که نتایج نشان دهنده تأثیر مثبت و قابل توجه رشد اقتصادی بر روی صنعت بیمه عمر و همچنین تأثیر صنعت بیمه عمر بر رشد اقتصادی بود. با توجه به اینکه رشد اقتصادی کشورها منجر به درآمدهای سرانه بیشتر و در پی آن سبب افزایش تقاضا برای بیمههای زندگی میشود لذا نشان دادن جایگاه صنعت بیمه در تقویت رشد اقتصادی میتواند باعث حمایت بیشتر کشورهای منطقه از این صنعت شود. در این راستا پیشنهاد میگردد که با توسعه قوانین مربوط به بیمههای زندگی و حمایت از شرکتهای بیمه و همچنین فرهنگسازی در بین مردم جامعه، به رشد این رشته بیمه کمک گردد.
سمیرا زیدی زاده
چکیده
بررسی اثر اندازه دولت بر فساد؛ با تأکید بر نقش دموکراسی در منطقه منا
نظر دهمرده
دانشیار دانشکده اقتصاد، دانشگاه سیستان و بلوچستان
محمد علیزاده
استادیار دانشکده علوم اقتصادی و اداری دانشگاه لرستان
سمیرا زیدی زاده
دانش آموخته کارشناسی ارشد اقتصاد
تاریخ دریافت: 11/6/1391 تاریخ پذیرش: 28/11/1391
چکیده
فساد یک پدیده ناهنجاراقتصادی، ...
بیشتر
بررسی اثر اندازه دولت بر فساد؛ با تأکید بر نقش دموکراسی در منطقه منا
نظر دهمرده
دانشیار دانشکده اقتصاد، دانشگاه سیستان و بلوچستان
محمد علیزاده
استادیار دانشکده علوم اقتصادی و اداری دانشگاه لرستان
سمیرا زیدی زاده
دانش آموخته کارشناسی ارشد اقتصاد
تاریخ دریافت: 11/6/1391 تاریخ پذیرش: 28/11/1391
چکیده
فساد یک پدیده ناهنجاراقتصادی، سیاسی و فرهنگی است؛ پدیده ای که کم و بیش، درکشورهای توسعه یافته و در حال توسعه وجود دارد. از آن جا که این پدیده از مهم ترین موانع پیشرفت و رشد اقتصادی کشورهای درحال توسعه شمرده میشود، ریشهیابی و برخورد با آن به طور جدی احساس می-گردد. هدف اصلی این مقاله، شناخت پدیده فساد و شناسایی وابستگی فساد با برخی از متغیرهای اقتصادی و سیاسی از جمله دموکراسی است. رابطه بین اندازه دولت با فساد یک موضوع مهم در اقتصاد بخش عمومی است، که تحقیق مذکور با استفاده از رویکرد دادههای تابلویی، طی سال-های(2003-2010) تأثیر این عامل مهم بر فساد را در 16 کشور منتخب منطقه منا ، با توجه به نقش دموکراسی مورد بررسی قرار میدهد. نتایج نشان می دهد که گسترش اندازه دولت، یا پایین بودن سطح دموکراسی می تواند سطح فساد در منطقه را افزایش دهد. همچنین اثر تعاملی اندازه دولت و دموکراسی بر فساد، گویای این مطلب است که با کاهش یافتن میزان دموکراسی، اندازه بزرگ تر دولت، میزان فساد را کاهش می دهد؛ این نتیجه بازخورد این مطلب است که در سطح دموکراسی پایین، سیستم نظارت و کنترل نیز کمتر است، در نتیجه وقوع فساد کمتر نشان داده می شودکه الزاماً به معنای کاهش فساد نیست. بنابراین به منظور کاهش سطح فساد در دولت های منطقه، گسترش دموکراسی و به ویژه آزادی مطبوعات و رسانه و تقویت سیستم نظارت و پاسخ گویی پیشنهاد میگردد.
طبقه بندی C23,D73,H11 : JEL
کلیدواژه ها: فساد، اندازه دولت، دموکراسی، منطقه منا، داده های تابلویی