عبدالرضا کاشیان؛ مهدی سلطانی فر؛ عبدالمحمد کاشیان
چکیده
بررسی اولویتهای سرمایهگذاری منطقهای، یکی از شیوههای بهرهبرداری درست از توان بالقوه و شایستگى مناطق است که امکان هدایت صحیح منابع متناسب با قابلیتهای سرزمینی را ایجاد میکند. گستره وسیع و متنوع صنایع و محدودیتها در تأمین منابع مورد نیاز برای سرمایهگذاری سبب شده است که اولویتبندی در سرمایهگذاری به یک ضرورت تبدیل ...
بیشتر
بررسی اولویتهای سرمایهگذاری منطقهای، یکی از شیوههای بهرهبرداری درست از توان بالقوه و شایستگى مناطق است که امکان هدایت صحیح منابع متناسب با قابلیتهای سرزمینی را ایجاد میکند. گستره وسیع و متنوع صنایع و محدودیتها در تأمین منابع مورد نیاز برای سرمایهگذاری سبب شده است که اولویتبندی در سرمایهگذاری به یک ضرورت تبدیل شود. مسئله اصلی این نوشتار، بررسی اولویتهای سرمایهگذاری در صنایع تولید قطعات خودرو در استان سمنان با معیارهای برآمده از اقتصاد مقاومتی است. استان سمنان به دلیل موقعیت جغرافیایی مناسب (نزدیکی به محل استقرار شرکتهای خودروسازی) و ارزش بالای تولیدی به پنجمین قطب صنایع قطعات خودرو کشور تبدیل شده و ظرفیت مناسبی برای سرمایهگذاریهای آتی دارد. روش مورد استفاده در رسیدن به هدف این تحقیق، تحلیل سلسله مراتبی انتخابمحور (VAHP) است که امکان بهرهگیری از چند معیار به صورت همزمان را فراهم آورده و بر این اساس میتواند شامل مجموعهای از مؤلفههای اقتصاد مقاومتی نیز شود. تحلیل دادههای به دست آمده از آراء خبرگان با استفاده از روش فوق، نشان میدهد تولید قطعات الکترونیکی و الکتریکی، ریختهگری و ماشینکاری و عملیات حرارتی، مجموعهسازی فورجینگ سرد و گرم و تولید قطعات مکانیکی و الکترومکانیکی به ترتیب 5 اولویت اصلی سرمایهگذاری در صنعت قطعات خودرو در استان سمنان محسوب میشود که در تعیین این اولویتها معیار دانشبنیانی و درونزایی بالاترین وزن را به خود اختصاص داده است.
علی سعیدی؛ محمد عندلیب؛ جواد کجوری هرج
چکیده
با توجه به مشکلات اقتصادی موجود در کشور و لزوم تقویت بنیۀ تولیدی اقتصاد مبتنی بر ظرفیتهای درونی اقتصاد ملی متناسب با سیاستهای اقتصاد مقاومتی، شناسایی و رفع موانع تولید در بخشهای مختلف اقتصادی ضروری به نظر میرسد. در این میان، جامعۀ عشایری کشور علیرغم پیشینۀ درخشان در زمینه نقشآفرینی در اقتصاد ملی و نیز ظرفیتهای بالفعل ...
بیشتر
با توجه به مشکلات اقتصادی موجود در کشور و لزوم تقویت بنیۀ تولیدی اقتصاد مبتنی بر ظرفیتهای درونی اقتصاد ملی متناسب با سیاستهای اقتصاد مقاومتی، شناسایی و رفع موانع تولید در بخشهای مختلف اقتصادی ضروری به نظر میرسد. در این میان، جامعۀ عشایری کشور علیرغم پیشینۀ درخشان در زمینه نقشآفرینی در اقتصاد ملی و نیز ظرفیتهای بالفعل و بالقوۀ متعدد، هماکنون حضور پررنگی در تولید ملی ندارد. این جامعه که نیرویی مولد و دارای بهرهوری بالا در اقتصاد است، با موانعی روبهروست که نهتنها مانع از آزادسازی ظرفیتهای آن برای تقویت تولید ملی شده است، بلکه معیشت خود عشایر را نیز دچار مشکل کرده است. این مقاله سعی دارد ضمن شناسایی موانع نقشآفرینی عشایر در حوزه تولید ملی، راهکارهای متناسب با آنها را مطابق نظریه اقتصاد مقاومتی ارائه دهد. روش پژوهش این مقاله، مبتنی بر مطالعات کتابخانهای و میدانی و با رویکرد توازن حقمدار است. بر اساس این رویکرد، به ترتیب، موضوعشناسی، نظام مسائل اساسی، نظام حقوقی بنیادی و نظریۀ مبنای ناظر به پدیده مشخص شده و نهایتاً ناظر به حوزۀ تکالیف هر یک از ارکان مسئول، نظامنامۀ تکلیفی استخراج شده و نقش هر رکن در آن مشخص خواهد شد. نهایتاً موانع نقشآفرینی عشایر ذیل شش مؤلفه اصلی اقتصاد مقاومتی شامل: درونزایی، برونگرایی، عدالتبنیانی، دانشبنیانی، مردممحوری و رویکرد جهادی، دستهبندی و ارائه شد.